امروزه راههای زیادی برای انتقال محتوای گوشیهای هوشمند به تلویزیون وجود دارد؛ اما هر کدام از این روشها نقاط مثبت و منفی خود را دارند که باید مدنظر قرار بگیرد.
یکی از سؤالاتی که اغلب کاربران گوشیهای هوشمند میپرسند این است که چطور تصویر گوشی خود را روی صفحهی تلویزیون به نمایش درآوریم. این یک سؤال مشترک با جوابهایی متفاوت برای کاربران مختلف است. به این دلیل که چگونگی انجام این کار بستگی به فناوریهای به کار رفته در گوشی و تلویزیون شما دارد. باید دقت داشته باشید صرف اینکه گوشی و تلویزیون شما جدید هستند باعث نمیشود که بتوانید به راحتی تصویر گوشی را به تلویزیون منتقل کنید؛ بلکه برای این کار باید دو دستگاه با هم سازگار بوده و امکانات لازم برای یکی از راهکارهای موجود را داشته باشند.
چند سال پیش، ارتباط بیسیم یا وایرلس گزینهی کارآمدی نبود و تنها دستگاههای خیلی گران امکان استفاده از وایرلس برای ارسال و دریافت تصویر را داشتند؛ اما امروزه بیش از هر زمان دیگر برای اینکار گزینه پیش روی خود داریم. در این مطلب به گزینههای موحود برای انتقال تصویر از گوشی به تلویزیون میپردازیم.
باسیم یا بیسیم

سؤالی که باید در همین ابتدا از خود بپرسید این است که اتصال باسیم را ترجیح میدهید یا بیسیم. احتمالا پاسخ بسیاری از کاربران بیسیم است؛ چرا که سیمهای کمتر یعنی ریخت و پاش کمتر؛ به علاوه اگر ارتباط از نوع بیسیم باشد، آزادی عمل بیشتری خواهید داشت و میتوانید با فاصله از تلویزیون بنشینید و محتوای مناسب را برای پخش انتخاب کنید؛ اما در اتصال باسیم یا کابلی باید محتوا را انتخاب کنید و گوشی را همانجا در نزدیکی تلویزیون رها کنید. همچنین اتصال بیسیم در مواردی که تلویزیون روی دیوار نصب شده است و جایی برای قرار دادن گوشی کنار آن نیست اهمیت ویژهای مییابد.
فناوری وایرلس از طرف دیگر مشکلاتی را به همراه دارد؛ یکی هزینه و دیگری سازگاری؛ البته این موارد در مقایسه با گذشته، مثلا یک سال پیش، حل شده و تقریبا دیگر مشکل به حساب نمیآیند. وقتی اتصال بیسیم را انتخاب میکنید، باید مطمئن شوید که دستگاههای فرستنده و گیرنده قادر به برقراری ارتباط با هم هستند. این موضوع به ندرت اتفاق میافتد. یعنی در اکثر مواقع باید دستگاه سومی تهیه کنید تا پیامهای فرستنده را برای گیرنده ترجمه کند. سابق بر این، دستگاه سوم آنقدر گران بود که گزینهی باسیم ترجیح داده میشد؛ اما امروزه این دستگاهها دستخوش کاهش قیمت شدهاند.
مشکل بعدی شبکهی خانگی شما است. اگر فناوری که برای انتقال تصویر انتخاب میکنید به جای اتصال مستقیم از شبکهی بیسیم خانگی شما استفاده کند (که اکثرا استفاده میکنند)، ارسال محتوا از این طریق باعث کاهش پهنای باند خواهد شد. البته روترهای امروزی از پس ترافیکهای بالا برمیآیند؛ اما چنانچه تعداد دستگاههایی که به روتر وصل هستند زیاد باشد، آنوقت است که انتقال ویدیوی فول اچدی از این طریق باعث افت سرعت دستگاههای متصل خواهد شد. حالا تصور کنید محتوایی که قصد انتقال آن را دارید آنلاین باشد و مثلا از سرویسهایی مانند یوتیوب یا نتفلیکس در حال دانلود و پخش باشد؛ در این حالت مسلما از نظر پهنای باند دچار مشکل خواهید شد. در صورتی هم که روتر خود را چند سال پیش خریداری کردهاید، بهتر است بررسی کنید که آیا اصلا قابلیت انتقال تصویر و اتصال همزمان به دستگاههای دیگر را دارد یا خیر.
مدتها پیش گوشیهایی با پشتیبانی از پورت HDMI عرضه شدند؛ اما امروزه تنها پورتهایی که روی گوشیهای هوشمند و تبلتها دیده میشود پورت میکرو یواسبی و شاید جک هدفون باشد. این که بتوانید با استفاده از کابل، محتوای ویدویی را به تلویزیون خود منتقل کنید بستگی به سازندهی گوشی شما دارد که پورت یواسبی شما را سازگار با این امکان ساخته باشد.
البته، اینطور نیست که بتوان از روی نام سازنده قضاوت کرد و گفت که این سازگاری وجود دارد یا خیر؛ چرا که مثلا مدلهایی از سامسونگ از این امکان پشتیبانی میکنند، ولی مدلهای دیگری از همین شرکت پشتیبانی نمیکنند. اگر اطلاعات کافی ندارید، بهترین راه بررسی دفترچهی راهنمای گوشی یا پایگاه اینترنتی شرکت سازنده است. تماس با فروشندهی گوشی نیز میتواند راهگشا باشد.
برای اینکه پورت یواسبی گوشی شما قابلیت ارسال تصاویر را داشته باشد، باید یکی از دو فناوری MHL یا Slimport را داشته باشد. هر دوی این فناوریها این امکان را به شما میدهند که محتوای داخل گوشی خود را از طریق پورت یواسبی گوشی به پورت HDMI روی تلویزیون منتقل کنید.
اسلیمپورت (SlimPort)

در گوشیهای اندرویدی اسلیمپورت را باید تقریبا در انحصار پرچمدارهای شرکت الجی نظیر G3 ،G2 و جیفلکس، نکسوس ۴ و نکسوس ۵ و چند مدل دیگر ساخته شده توسط این شرکت دانست. میتوانید فهرست کامل گوشیهایی که از این فناوری پشتیبانی میکنند را در اینجا ببینید. یکی از نکات مثبت و کلیدی اسلیمپورت این است که علاوه بر سازگاری با استانداردهای اچدیامآی، با فناوری DisplayPort که در مانیتورها مورد استفاده قرار میگیرد نیز سازگار است. همچنین از پورتهای VGA و DVI نیز پشتیبانی میکند.
ایدهی ساخت اسلیمپورت این بود که استانداردی در حوزهی چندرسانهای تعیین شود که نه تنها در منزل، بلکه در محیطهای کاری و تحصیلی که ممکن است نمایشگرها قدیمیتر باشند نیز مورد استفاده قرار گیرد. برتری دیگر اسلیمپورت نسبت به رقیب مستقیم خود یعنی MHL این است که این فناوری نیازی به منبع برق خارجی ندارد.
متأسفانه اسلیمپورت کمی دیر به دنیای گوشیهای هوشمند اضافه شد. MHL در آن زمان توسط بسیاری از تولیدکنندگان انتخاب شده بود و در نتیجه به گزینهی رایج خروجی کابلی تصویر تبدیل شد.
اگر علاقهای به اتصال بیسیم ندارید و گوشی شما از اسلیمپورت پشتیبانی میکند، میتوانید مبدل آن را از بازار تهیه کنید؛ هنگام خرید مبدل به خاطر داشته باشید که اسلیمپورت علاوه بر HDMI از پورتهای دیگری نیز پشتیبانی میکند؛ پس دقت کنید مبدل مورد نیاز و سازگار با نمایشگر خود را تهیه کنید.
اماچال (MHL)

فناوری انتقال تصویر اماچال اولین بار در گوشی سامسونگ گلکسی اس ۲ مورد استفاده قرار گرفت و به عنوان راهکاری ساده برای گرفتن خروجی اچدیامآی از درگاه میکرو یواسبی معرفی شد. از آن پس تاکنون اکثر تولیدکنندگان مطرح مانند سونی و HTC به استفاده از این فناوری روی آوردهاند.
اما همچنان این امکان وجود دارد که گوشی شما از این فناوری پشتیبانی نکند؛ چرا که ممکن است اماچال به دلیل هزینهبر بودن در تمام مدلهای یک شرکت مورد استفاده قرار نگیرد؛ زیرا پورت یواسبی باید برای پشتیبانی از آن دستخوش تغییراتی شود و به علاوه حق امتیاز استفاده از آن نیز پرداخت شود. به همین دلیل، عموما گوشیهای ارزانتر و مقرون به صرفه از قابلیت اماچال پشتیبانی نمیکنند.
در صورتیکه گوشی شما از این فناوری پشتیبانی کند، نیاز به یک مبدل برای پورت یواسبی گوشی خود خواهید داشت. با استفاده از این مبدل قادر خواهید بود اتصال اچدیامآی را بین گوشی و تلویزیون خود برقرار کنید. گوشیهای قدیمیتر نیاز به منبع برق خارجی نیز خواهند داشت؛ اما چنانچه گوشی شما از نسخهی دوم اماچال ( MHL 2.0) پشتیبانی کند نیازی به منبع برق نخواهید داشت. همچنین اگر از گوشیهای سامسونگ نسل اس۳ و بعد از آن استفاده میکنید محدود به استفاده از آداپتورهای رسمی سامسونگ خواهید بود؛ چرا که این گوشیها از مبدل متفرقه پشتیبانی نمیکنند.
با رعایت نکات فوق در نهایت موفق به برقراری ارتباط کابلی بینقصی بین گوشی و تلویزیون خواهید شد؛ بهطوریکه کیفیت صدا و تصویر خیرهکنندهای را تجربه خواهید کرد.
در صورتیکه میخواهید از این امکان هنگام بازی کردن بهره ببرید، باز هم اماچال به دلیل واکنش سریع بهترین گزینه است. در این مورد استفاده از روش بیسیم چندان کارآمد نیست و اغلب به دلیل تأخیر در واکنش، کاربران را اذیت میکند. به همین دلیل گیمرها عموما ترجیح میدهند کمی محدودیت حرکتی را به جان بخرند و اتصال مطمئنتری داشته باشند.
منبع: